شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان دکتری تخصصی رشته آموزش عالی
دوره و شماره : آماده انتشار
1 کارشناس سازمان بهزیستی
چکیده :
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان دکتری تخصصی رشته آموزش عالی انجام شده است. بنابراین¬هدف این مقاله تبیین الگوی شایستگیهای کارکردی فارغالتحصیلان دانشگاهی جهت پر کردن شکاف صنعت و دانشگاه است. مواد و روشها: مطالعه حاضر از منظر هدف یک پژوهش توسعهای- کاربردی است که با روش آمیخته صورت گرفته است. همچنین از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 16 نفر از خبرگان تجربی و نظری در حوزه مورد مطالعه است. در بخش کمی نیز از دیدگاه 140 نفر از دانشآموختگان و دانشجویان دکتری تخصصی آموزش عالی استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه و پرسشنامه بود.برای تحلیل دادهها از روش های تحلیل مضمون، مدلسازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزئی استفاده گردیده است. بحث و نتیجهگیری: نتایج تحلیل کیفی مصاحبهها، شش عامل مؤثر بر شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان دکتری را مشخص نمود که شامل شایستگی پژوهشی، شایستگی آموزشی، شایستگی فرهنگی، شایستگی خدماتی، شایستگی اجرایی و شایستگی اخلاقی هستند.در بررسی الگوی روابط علی شایستگیها، شایستگی اخلاقی به عنوان عامل زیربنایی الگو تأثیر مستقیمی بر شایستگی خدماتی و شایستگی فرهنگی دارد. این مؤلفهها نیز بر شایستگی پژوهشی و آموزشی اثر میگذارند که در نهایت شایستگی اجرایی قابل حصول است که از طریق بهبود در شایستگی پژوهشی و آموزشی میتوان انتظار داشت شایستگی اجرایی دانشآموختگان دکتری افزایش پیدا کند. الگوی اولیه شایستگیهای کارکردی نیز با استفاده روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی شد و شاخصهای برازش بیرونی و درونی حاکی از آن است که الگوی ارائه شده از اعتبار مناسبی برخوردار است. بر اساس نتایج میتوان گفت شایستگی اجرایی برونداد یک نظام آموزشی کارکرد محور است که برای بهبود آن باید توانمندی پژوهشی و آموزشی دانشآموختگان مورد عنایت برنامهریزان عرصه مورد مطالعه قرار گیرد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان دکتری تخصصی رشته آموزش عالی انجام شده است. بنابراین¬هدف این مقاله تبیین الگوی شایستگیهای کارکردی فارغالتحصیلان دانشگاهی جهت پر کردن شکاف صنعت و دانشگاه است. مواد و روشها: مطالعه حاضر از منظر هدف یک پژوهش توسعهای- کاربردی است که با روش آمیخته صورت گرفته است. همچنین از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 16 نفر از خبرگان تجربی و نظری در حوزه مورد مطالعه است. در بخش کمی نیز از دیدگاه 140 نفر از دانشآموختگان و دانشجویان دکتری تخصصی آموزش عالی استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه و پرسشنامه بود.برای تحلیل دادهها از روش های تحلیل مضمون، مدلسازی ساختاری-تفسیری و حداقل مربعات جزئی استفاده گردیده است. بحث و نتیجهگیری: نتایج تحلیل کیفی مصاحبهها، شش عامل مؤثر بر شایستگیهای کارکردی دانشآموختگان دکتری را مشخص نمود که شامل شایستگی پژوهشی، شایستگی آموزشی، شایستگی فرهنگی، شایستگی خدماتی، شایستگی اجرایی و شایستگی اخلاقی هستند.در بررسی الگوی روابط علی شایستگیها، شایستگی اخلاقی به عنوان عامل زیربنایی الگو تأثیر مستقیمی بر شایستگی خدماتی و شایستگی فرهنگی دارد. این مؤلفهها نیز بر شایستگی پژوهشی و آموزشی اثر میگذارند که در نهایت شایستگی اجرایی قابل حصول است که از طریق بهبود در شایستگی پژوهشی و آموزشی میتوان انتظار داشت شایستگی اجرایی دانشآموختگان دکتری افزایش پیدا کند. الگوی اولیه شایستگیهای کارکردی نیز با استفاده روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی شد و شاخصهای برازش بیرونی و درونی حاکی از آن است که الگوی ارائه شده از اعتبار مناسبی برخوردار است. بر اساس نتایج میتوان گفت شایستگی اجرایی برونداد یک نظام آموزشی کارکرد محور است که برای بهبود آن باید توانمندی پژوهشی و آموزشی دانشآموختگان مورد عنایت برنامهریزان عرصه مورد مطالعه قرار گیرد.
کلمات کلیدی :
توانمندی پژوهشی، توانمندی آموزشی، شایستگی اجرایی، دانشآموختگان دکتری تخصصی
توانمندی پژوهشی، توانمندی آموزشی، شایستگی اجرایی، دانشآموختگان دکتری تخصصی
-
375