نقش نشخوار فکری، همدلی عاطفی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران
دوره 3، شماره 8، 1399، صفحات 34 - 50
1 کارشناس ارشد، گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
2 مربی، گروه روان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند، تبریز، ایران
3 کارشناس ارشد، گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
4 دانشیار، گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
چکیده :
کیفیت بالای زندگی کاری از عوامل اساسی توانمندسازی منابع انسانی موردنیاز سیستم مراقبت بهداشتی شناختهشده است. ازآنجاکه پرستاران جزء بسیار مهم سیستم مراقبت درمانی کشور محسوب می شوند، لذا مطالعه حاضر به بررسی نقش نشخوار فکری، همدلی عاطفی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران پرداخته است. تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی – همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر تبریز در سال 1397 و حجم نمونه شامل 150 نفر پرستار بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمعآوری داده ها از مقیاس پاسخ¬های نشخواری (نولن هوکسما و مورو، 1991)، مقیاس همدلی عاطفی (مهرابیان و اپستاین، 1972)، پرسشنامه مهارتهای ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (والتون، 1973) استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت زندگی کاری پرستاران با متغیرهای ذهن آگاهی و همدلی عاطفی رابطه معنیدار دارد، ولی با متغیر نشخوار فکری رابطه معنیداری ندارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای ذهن آگاهی و همدلی عاطفی درمجموع 8% از واریانس کیفیت زندگی کاری پرستاران را توجیه می کنند. نظر به اینکه پرستاران نقش مهمی در بهبود و ارتقاء سلامت افراد جامعه دارند بهبود کیفیت زندگی کاری آنها از طریق فاکتورهای روانی، بهخصوص همدلی عاطفی و ذهن آگاهی که در این مطالعه رابطه معنیداری با این متغیر حاصل شد، بهعنوان یک اولویت بهداشتی مطرح می گردد.
کیفیت بالای زندگی کاری از عوامل اساسی توانمندسازی منابع انسانی موردنیاز سیستم مراقبت بهداشتی شناختهشده است. ازآنجاکه پرستاران جزء بسیار مهم سیستم مراقبت درمانی کشور محسوب می شوند، لذا مطالعه حاضر به بررسی نقش نشخوار فکری، همدلی عاطفی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران پرداخته است. تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی – همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهر تبریز در سال 1397 و حجم نمونه شامل 150 نفر پرستار بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمعآوری داده ها از مقیاس پاسخ¬های نشخواری (نولن هوکسما و مورو، 1991)، مقیاس همدلی عاطفی (مهرابیان و اپستاین، 1972)، پرسشنامه مهارتهای ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (والتون، 1973) استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت زندگی کاری پرستاران با متغیرهای ذهن آگاهی و همدلی عاطفی رابطه معنیدار دارد، ولی با متغیر نشخوار فکری رابطه معنیداری ندارد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای ذهن آگاهی و همدلی عاطفی درمجموع 8% از واریانس کیفیت زندگی کاری پرستاران را توجیه می کنند. نظر به اینکه پرستاران نقش مهمی در بهبود و ارتقاء سلامت افراد جامعه دارند بهبود کیفیت زندگی کاری آنها از طریق فاکتورهای روانی، بهخصوص همدلی عاطفی و ذهن آگاهی که در این مطالعه رابطه معنیداری با این متغیر حاصل شد، بهعنوان یک اولویت بهداشتی مطرح می گردد.
کلمات کلیدی :
نشخوار فکری، همدلی عاطفی، ذهن آگاهی، کیفیت زندگی کاری، پرستاران
نشخوار فکری، همدلی عاطفی، ذهن آگاهی، کیفیت زندگی کاری، پرستاران