تحلیل رویکرد نظام آموزشی در پرورش انگیزش اخلاقی دانشآموزان
دوره و شماره : آماده انتشار
1 کارشناسی ارشد، روانشناسی تربیتی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
2 کارشناسی ارشد، روانشناسی تربیتی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
3 دانشیار، گروه روانشناسی تربیتی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
4 دانشیار، گروه فلسفه غرب، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی رویکرد نظام آموزشی کشور ایران در پرورش انگیزش اخلاقی دانشآموزان براساس نظریه خودتعیینگری در دورهی متوسطه اول و دوم انجام شدهاست. بدین منظور از روش کیفی به مطالعه موضوع پژوهش پرداخته شدهاست. این پژوهش در دو مرحله صورت گرفته که در مرحلهی اول کتابهای درسی فارسی و مطالعات اجتماعی و جامعهشناسی دورههای اول و دوم متوسطه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند و در مرحلهی دوم پژوهش بهمنظور دستیابی به درکی عمیقتر از وضعیت موجود پرورش اخلاق در نظام آموزشی به مصاحبه با چند تن از دانشآموزان پرداخته شد. در مرحلهی نخست جامعهی پژوهش شامل کلیهی کتب درسی دورهی اول و دوم متوسطه به تعداد ۸۴ جلد بوده که کتابهای فارسی و مطالعات و جامعهشناسی به تعداد ۱۲ جلد بهعنوان نمونه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. در مرحلهی دوم جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر ساری بوده که ۱۰ نفر از آنان مورد مصاحبه قرار گرفته و انجام مصاحبهها پس از رسیدن به اشباع نظری متوقف گردید. تجزیه و تحلیل کتب درسی از طریق تحلیل مضمون و درونمایه صورت گرفت و یافتههای پژوهش بیانگر آن است که تعداد ۵۳۴ مضمون اخلاقی در کلیهی کتب مورد بررسی قرار دارد که نشاندهندهی توجه کم به مسئلهی پرورش اخلاقی در کتب درسی است. تجزیه و تحلیل مصاحبهها از طریق کدگذاری سه مرحلهای صورت پذیرفت که سه مقوله فرعی اخلاق تکلیف محور اخلاق تجربه محور مستقیم و اخلاق انگیزش محور استخراج گردید و آموزش تجویزی و تکلیفی اخلاق بهعنوان مقولهی اصلی انتخاب شد. بهطور کلی نتایج این پژوهش بیانگر آن است که پرورش اخلاقی در کتب درسی و در فعل و انفعالات آموزشی مورد توجه چندانی واقع نمیشود.
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی رویکرد نظام آموزشی کشور ایران در پرورش انگیزش اخلاقی دانشآموزان براساس نظریه خودتعیینگری در دورهی متوسطه اول و دوم انجام شدهاست. بدین منظور از روش کیفی به مطالعه موضوع پژوهش پرداخته شدهاست. این پژوهش در دو مرحله صورت گرفته که در مرحلهی اول کتابهای درسی فارسی و مطالعات اجتماعی و جامعهشناسی دورههای اول و دوم متوسطه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند و در مرحلهی دوم پژوهش بهمنظور دستیابی به درکی عمیقتر از وضعیت موجود پرورش اخلاق در نظام آموزشی به مصاحبه با چند تن از دانشآموزان پرداخته شد. در مرحلهی نخست جامعهی پژوهش شامل کلیهی کتب درسی دورهی اول و دوم متوسطه به تعداد ۸۴ جلد بوده که کتابهای فارسی و مطالعات و جامعهشناسی به تعداد ۱۲ جلد بهعنوان نمونه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. در مرحلهی دوم جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره اول و دوم متوسطه شهر ساری بوده که ۱۰ نفر از آنان مورد مصاحبه قرار گرفته و انجام مصاحبهها پس از رسیدن به اشباع نظری متوقف گردید. تجزیه و تحلیل کتب درسی از طریق تحلیل مضمون و درونمایه صورت گرفت و یافتههای پژوهش بیانگر آن است که تعداد ۵۳۴ مضمون اخلاقی در کلیهی کتب مورد بررسی قرار دارد که نشاندهندهی توجه کم به مسئلهی پرورش اخلاقی در کتب درسی است. تجزیه و تحلیل مصاحبهها از طریق کدگذاری سه مرحلهای صورت پذیرفت که سه مقوله فرعی اخلاق تکلیف محور اخلاق تجربه محور مستقیم و اخلاق انگیزش محور استخراج گردید و آموزش تجویزی و تکلیفی اخلاق بهعنوان مقولهی اصلی انتخاب شد. بهطور کلی نتایج این پژوهش بیانگر آن است که پرورش اخلاقی در کتب درسی و در فعل و انفعالات آموزشی مورد توجه چندانی واقع نمیشود.
کلمات کلیدی :
رویکرد نظام آموزشی، انگیزش اخلاقی، خودتعیینگری
رویکرد نظام آموزشی، انگیزش اخلاقی، خودتعیینگری
-
165