تعیین تفاوت برخی از کارکردهای شناختی و تنظیم شناختی هیجان در افراد معتاد تحت درمان با نگهدارنده متادون، بوپرنورفین و افراد بهنجار
دوره 7، شماره 22، 1403، صفحات 29 - 50
1 دکتری روانشناسی ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوارسگان، اصفهان، ایران
چکیده :
هدف پژوهش تعیین تفاوت برخی از کارکردهای شناختی و تنظیم شناختی هیجان در افراد معتاد تحت درمان با نگهدارنده متادون، بوپرنورفین و افراد بهنجار است. پژوهش حاضر از نظر هدف در دسته پژوهشهای کاربردی و از نظر روش در دسته پژوهشهای مقطعی است. جامعه آماری کلیه معتادان به مواد مخدر افیونی یا اُپیوئید ساکن در شهر زنجان که به مراکز درمان سوءمصرف مواد در سال 1401 مراجعه کرده و تحت درمان با مواد نگهدارنده متادون یا بوپرنورفین بودند که جمع کل معتادان ساکن تحت درمان در آنها 70 نفر بود از این لیستها تعداد 30 نفر معتاد تحت درمان با متادون و 30 تحت درمان با بوپرنورفین و 30 نفر بهنجار انتخاب شد. ابزار گردآوری آزمون تکلیف شکل دوگانه BST، آزمون کرسی، آزمون ویسکانسین و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی بود پژوهش با آزمون آماری تحلیل واریانس چندگانه (MANOV) با کمک نرمافزار SPSS نسخه 18 انجام شد. میانگین تنظیم شناختی هیجان، بازداری پاسخ، انعطاف-پذیری، هیجان منفی، هیجان مثبت، حافظه کاری، تکلیف در افراد تحت درمان بوپرنورفین بیشتر از افراد تحت درمان متادون است، از سویی میانگین تمام متغیرهای موردمطالعه در افراد عادی بیشتر از میانگین افراد تحت درمان بوپرنورفین و متادون است. مقدار سطح معنیداری حاصله در آماره لامبدای ویلکس، برای تنظیم شناختی هیجان، بازداری پاسخ، معنیدار شد(0/01>P). اگرچه متادون و بوپرنورفین هر دو باعث ایجاد نقصان در کنشهای عصبی اجرایی و تنظیم هیجانی میگردند اما بوپرنورفین کارکردهای عصبشناختی و هیجانی را بهتر حفظ میکند و به نظر میرسد درمان با بوپرنورفین باید مورد تأکید بیشتری قرار گیرد.
هدف پژوهش تعیین تفاوت برخی از کارکردهای شناختی و تنظیم شناختی هیجان در افراد معتاد تحت درمان با نگهدارنده متادون، بوپرنورفین و افراد بهنجار است. پژوهش حاضر از نظر هدف در دسته پژوهشهای کاربردی و از نظر روش در دسته پژوهشهای مقطعی است. جامعه آماری کلیه معتادان به مواد مخدر افیونی یا اُپیوئید ساکن در شهر زنجان که به مراکز درمان سوءمصرف مواد در سال 1401 مراجعه کرده و تحت درمان با مواد نگهدارنده متادون یا بوپرنورفین بودند که جمع کل معتادان ساکن تحت درمان در آنها 70 نفر بود از این لیستها تعداد 30 نفر معتاد تحت درمان با متادون و 30 تحت درمان با بوپرنورفین و 30 نفر بهنجار انتخاب شد. ابزار گردآوری آزمون تکلیف شکل دوگانه BST، آزمون کرسی، آزمون ویسکانسین و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی بود پژوهش با آزمون آماری تحلیل واریانس چندگانه (MANOV) با کمک نرمافزار SPSS نسخه 18 انجام شد. میانگین تنظیم شناختی هیجان، بازداری پاسخ، انعطاف-پذیری، هیجان منفی، هیجان مثبت، حافظه کاری، تکلیف در افراد تحت درمان بوپرنورفین بیشتر از افراد تحت درمان متادون است، از سویی میانگین تمام متغیرهای موردمطالعه در افراد عادی بیشتر از میانگین افراد تحت درمان بوپرنورفین و متادون است. مقدار سطح معنیداری حاصله در آماره لامبدای ویلکس، برای تنظیم شناختی هیجان، بازداری پاسخ، معنیدار شد(0/01>P). اگرچه متادون و بوپرنورفین هر دو باعث ایجاد نقصان در کنشهای عصبی اجرایی و تنظیم هیجانی میگردند اما بوپرنورفین کارکردهای عصبشناختی و هیجانی را بهتر حفظ میکند و به نظر میرسد درمان با بوپرنورفین باید مورد تأکید بیشتری قرار گیرد.
کلمات کلیدی :
کارکردهای شناختی، حافظه کاری، بازداری پاسخ، انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان، متادون و بوپرنورفین.
کارکردهای شناختی، حافظه کاری، بازداری پاسخ، انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان، متادون و بوپرنورفین.