ثبت نام

ارسال مقاله

نشان ملی ثبت رسانه های دیجیتال

logo-samandehi

مقایسه اثربخشی بازتوانی شناختی (CRT) و تحریک فراجمجمه¬ای مغز متناوب (tACS) بر افسردگی سالمندان مبتلا به نقص شناختی خفیف
دوره و شماره : آماده انتشار
نویسندگان : فریبا ابراهیم بابایی 1 ، کوروش امرایی* 2 ، فیروزه غضنفری 3 ، پریسا طاهری تنجانی 4

1 دانشجوی دکتری روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران

2 – دکتری تخصصی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران.

3 دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران.

4 انشیار، گروه پزشکی داخلی، بیمارستان ایت الله طالقانی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.

چکیده :
علایم افسردگی باعث پیشرفت اختلال نقص شناختی خفیف به سمت دمانس می¬شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانمندسازی شناختی و تحریک فراجمجمه¬ای مغز بر افسردگی سالمندان مبتلا به نقص شناختی خفیف است. بررسی حاضر یک طرح آزمایشی است که 32 فرد دارای نقص شناختی خفیف بصورت تصادفی در دو گروه شامل توانبخشی شناختی و تحریک الکتریکی متناوب مغز قرار داده شدند. گروه¬ها هفته¬ای دوبار به مدت چهار هفته درمان را دریافت می¬کردند. قبل از انجام پژوهش و بعد از آن از همه¬ی شرکت¬کنندگان تست افسردگی بک و تست موکا گرفته شد. از آزمون آماری اندازه¬گیری مکرر با سطح معناداری کمتر از 0.05 مختلط نیز استفاده شد. در گروه‌ توانبخشی شناختی شاهد کاهش معنی¬دار نمرات افسردگی بودیم. درگروه tACS تفاوت بین نمرات افسردگی معنی‌دار نیست (05/0<p). (05/0>P). درمان توانبخشی شناختی باعث کاهش نمره افسردگی در بین افراد دارای نقص شناختی خفیف می¬شود و این درمان در مقایسه با درمان تحریک الکتریکی متناوب مغز موثرتر واقع می¬شود.
کلمات کلیدی :
تحریک الکتریکی متناوب مغز موثرتر واقع می¬شود. کلیدواژه: نقص شناختی خفیف، افسردگی، بازتوانی شناختی، تحریک الکتریکی متناوب فراجمجمه¬ای مغز.