اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خودتنظیمی تحصیلی و توانایی حل مسئله دانشآموزان
دوره 6، شماره 18، 1402، صفحات 69 - 82
1 کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، تبریز، ایران
2 استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، تبریز، ایران
چکیده :
یکی از اهداف اصلی تربیت در نظام آموزشوپرورش نوین، رشد تفکر انتقادی در دانشآموزان است که آنها را برای تبدیلشدن به یک متفکر بهجای دریافت صرف دانش آماده میکند. بااینوجود، شواهد پژوهشی کمی در مورد آموزش تفکر انتقادی، محتوا و تأثیرات آن در جامعه ما انجامگرفته است که نیاز به پژوهش در این زمینه را فراهم میکند؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خودتنظیمی تحصیلی و توانایی حل مسئله دانشآموزان بود. پژوهش حاضر، از نوع آزمایش میدانی با طرح پیشآزمون–پسآزمون بود. تعداد 39 نفر دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از بین مدرسههای دبیرستانی پسرانه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. دو گروه در ابتدا و انتهای پژوهش، مورد مصاحبه و به پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و سبکهای حل مسئله پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفت. نتایج تحلیلهای آنکووا نشان داد که آموزش تفکر انتقادی بر بهبود راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و همچنین بهبود سبکهای حل مسئله دانشآموزان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بود. به نظر میرسد با استفاده از تدابیر آموزش تفکر انتقادی و تعمیم آن به بافتهای اجتماعی مختلف، بتوان مهارتهای خودتنظیمی تحصیلی و حل مسئله دانشآموزان را در تعامل با محیط آموزشی و اجتماعی بهبود بخشید که بهعنوان یک ظرفیت بالقوه برای افزایش پیشرفت تحصیلی و پرورش شهروندان متفکر و درنهایت، جامعه دموکراتیک داشت.
یکی از اهداف اصلی تربیت در نظام آموزشوپرورش نوین، رشد تفکر انتقادی در دانشآموزان است که آنها را برای تبدیلشدن به یک متفکر بهجای دریافت صرف دانش آماده میکند. بااینوجود، شواهد پژوهشی کمی در مورد آموزش تفکر انتقادی، محتوا و تأثیرات آن در جامعه ما انجامگرفته است که نیاز به پژوهش در این زمینه را فراهم میکند؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر خودتنظیمی تحصیلی و توانایی حل مسئله دانشآموزان بود. پژوهش حاضر، از نوع آزمایش میدانی با طرح پیشآزمون–پسآزمون بود. تعداد 39 نفر دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از بین مدرسههای دبیرستانی پسرانه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. دو گروه در ابتدا و انتهای پژوهش، مورد مصاحبه و به پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و سبکهای حل مسئله پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه، هر هفته یک جلسه، تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفت. نتایج تحلیلهای آنکووا نشان داد که آموزش تفکر انتقادی بر بهبود راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی و همچنین بهبود سبکهای حل مسئله دانشآموزان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بود. به نظر میرسد با استفاده از تدابیر آموزش تفکر انتقادی و تعمیم آن به بافتهای اجتماعی مختلف، بتوان مهارتهای خودتنظیمی تحصیلی و حل مسئله دانشآموزان را در تعامل با محیط آموزشی و اجتماعی بهبود بخشید که بهعنوان یک ظرفیت بالقوه برای افزایش پیشرفت تحصیلی و پرورش شهروندان متفکر و درنهایت، جامعه دموکراتیک داشت.
کلمات کلیدی :
تفکر انتقادی، خودتنظیمی تحصیلی، حل مسئله، دانشآموزان
تفکر انتقادی، خودتنظیمی تحصیلی، حل مسئله، دانشآموزان
-
444
-
307
-
1401/08/15
-
1401/09/15
-
1401/10/15