تاثیر آموزش خانواده
در آموزش و حمایت از کودکان
در خانواده های آسیب دیده اجتماعی
دوره و شماره : آماده انتشار
1 خیر
چکیده :
خانواده اساسی¬ترین نهادجامعه¬پذیرکردن کودکان بویژه درسالهای حساس اولیه زندگی است. خانواده تحت شرایط صحیح کودکان راآماده می¬سازدتاتوانی¬های بالقوه خودراشناسایی کنندوبه عنوان افرادبالغ نقش¬های سودمندی رادرجامعه برعهده گیرند.کودکان درفرایندجامعه پذیری درخانواده امرونهی والدین تقلیدو همانند سازی راکه ازمهمترین شیوه¬های انتقال ارزش¬ها هنجارهاوسنتهای اجتماعی است یادمی گیرند.درحقیقت خانواده است که کودکان می¬آموزندکه چه چیزی درست وچه چیزی غلط است وچه چیزی خوب وچه چیزی بد.(آسیب شناسی اجتماعی؛ ستوده :1388؛ 50). امروزه آسيب هاي اجتماعي به عنوان يك تهديد جدي سلامت كودكان و نوجوانان را با خطر مواجه ساخته است. رشد شهرنشيني، پيدايش جامعه توده وار يا گسترده، برخورد و تضاد ميان هنجارها، از هم پاشيدگي روابط متقابل بين افراد، تأثير گروه همسال و... توجه به آسيب هاي اجتماعي وفرهنگی را امري اجتناب ناپذير ساخته است. اگرچه آسيب هاي اجتماعي وفرهنگی مي¬تواند بسيار گسترده باشد ليكن مي توان مسائلي از قبيل اعتياد، فرار از خانه، خشونت، انزواي اجتماعي، ناهنجاري¬هاي رفتاري، سرقت و كودك آزاري را از جمله نتايج آسيب هاي اجتماعي عصر حاضر تلقي كرد. در جامعه امروز ما آسیب های اجتماعی وفرهنگی پشت درب منازل کمین کرده و هیچ خانواده¬ای از این مسئله مصون نیست. و تنها خانواده¬های منطقی هستند که از این آسیب¬ها در امانند. با توجه به ویژگی های نسل جوان امروز که شامل ریسک پذیر، جستجوگر برای تجربه های جدید، علاقه¬مند رفاه¬های مجازی، مسلط به تکنولوژی، خواهان نشاط و شادی است، الگوی مناسب رفتار والدین می¬تواند آیینه تمام قدی برای کودکان ایجاد کند تا در گرداب آسیب های اجتماعی وفرهنگی گرفتار نشوند.هشدار نخبگان همواره براین محور بوده که تمرکز بررقابت¬های سیاسی میتواند سیاستمداران را از توجه به فرهنگ جامعه بازدارد و راه رابرای پیدایش شهروندانی که ازتعادل رفتاری خارج میشوند هموار کند که این نیز خود در آینده میتواند تهدیدی برای جامعه و نسلهای آینده باشد. توجه به فرهنگ عمومی و ایجاد اعتماد در مردم نه تنها یک ضرورت که یک نیاز است ونمیتوان بیآنکه فرهنگ جامعه را به استانداردهای مورد قبول ارتقاء داد، انتظار تعادل رفتاری درمیان مردم را داشت. تصور میشود یک نوع عدم تناسب بخشهایی از جامعه درحال شکلگیری است که به یقین اثرات آن در سالهای بعد نمایان خواهد شد. بنابراین دستگاههای متصدی بررسی میزان تعیین شاخصهای مذکور – اگر وجود داشته باشند- باید به فکر حفظ وارتقاء آموزههای فرهنگی در جامعه باشند و از رهگذر اتخاذ راهکارهای متعادلسازی جامعه و ارتقاء سلامت فرهنگی جامعه از گسترش رفتارهای نامتعادل جلوگیری کنند.
خانواده اساسی¬ترین نهادجامعه¬پذیرکردن کودکان بویژه درسالهای حساس اولیه زندگی است. خانواده تحت شرایط صحیح کودکان راآماده می¬سازدتاتوانی¬های بالقوه خودراشناسایی کنندوبه عنوان افرادبالغ نقش¬های سودمندی رادرجامعه برعهده گیرند.کودکان درفرایندجامعه پذیری درخانواده امرونهی والدین تقلیدو همانند سازی راکه ازمهمترین شیوه¬های انتقال ارزش¬ها هنجارهاوسنتهای اجتماعی است یادمی گیرند.درحقیقت خانواده است که کودکان می¬آموزندکه چه چیزی درست وچه چیزی غلط است وچه چیزی خوب وچه چیزی بد.(آسیب شناسی اجتماعی؛ ستوده :1388؛ 50). امروزه آسيب هاي اجتماعي به عنوان يك تهديد جدي سلامت كودكان و نوجوانان را با خطر مواجه ساخته است. رشد شهرنشيني، پيدايش جامعه توده وار يا گسترده، برخورد و تضاد ميان هنجارها، از هم پاشيدگي روابط متقابل بين افراد، تأثير گروه همسال و... توجه به آسيب هاي اجتماعي وفرهنگی را امري اجتناب ناپذير ساخته است. اگرچه آسيب هاي اجتماعي وفرهنگی مي¬تواند بسيار گسترده باشد ليكن مي توان مسائلي از قبيل اعتياد، فرار از خانه، خشونت، انزواي اجتماعي، ناهنجاري¬هاي رفتاري، سرقت و كودك آزاري را از جمله نتايج آسيب هاي اجتماعي عصر حاضر تلقي كرد. در جامعه امروز ما آسیب های اجتماعی وفرهنگی پشت درب منازل کمین کرده و هیچ خانواده¬ای از این مسئله مصون نیست. و تنها خانواده¬های منطقی هستند که از این آسیب¬ها در امانند. با توجه به ویژگی های نسل جوان امروز که شامل ریسک پذیر، جستجوگر برای تجربه های جدید، علاقه¬مند رفاه¬های مجازی، مسلط به تکنولوژی، خواهان نشاط و شادی است، الگوی مناسب رفتار والدین می¬تواند آیینه تمام قدی برای کودکان ایجاد کند تا در گرداب آسیب های اجتماعی وفرهنگی گرفتار نشوند.هشدار نخبگان همواره براین محور بوده که تمرکز بررقابت¬های سیاسی میتواند سیاستمداران را از توجه به فرهنگ جامعه بازدارد و راه رابرای پیدایش شهروندانی که ازتعادل رفتاری خارج میشوند هموار کند که این نیز خود در آینده میتواند تهدیدی برای جامعه و نسلهای آینده باشد. توجه به فرهنگ عمومی و ایجاد اعتماد در مردم نه تنها یک ضرورت که یک نیاز است ونمیتوان بیآنکه فرهنگ جامعه را به استانداردهای مورد قبول ارتقاء داد، انتظار تعادل رفتاری درمیان مردم را داشت. تصور میشود یک نوع عدم تناسب بخشهایی از جامعه درحال شکلگیری است که به یقین اثرات آن در سالهای بعد نمایان خواهد شد. بنابراین دستگاههای متصدی بررسی میزان تعیین شاخصهای مذکور – اگر وجود داشته باشند- باید به فکر حفظ وارتقاء آموزههای فرهنگی در جامعه باشند و از رهگذر اتخاذ راهکارهای متعادلسازی جامعه و ارتقاء سلامت فرهنگی جامعه از گسترش رفتارهای نامتعادل جلوگیری کنند.
کلمات کلیدی :
آموزش خانواده . بحران .کاهش آسیب اجتماعی
آموزش خانواده . بحران .کاهش آسیب اجتماعی
-
203